چرا؟؟؟
سلام بی مقدمه میرم سر اصل مطلب چهارشنبه هفته پیش دوره خونه خاله مهسا دعوت بودیم و بعد از ظهر همراه خاله حدیثه و طهورا جون و خاله حلیمه و مامانی و ریحانه جون رفتیم خونشون امیرعلی اولش در حال کارتون دیدن بود و از اتاقش بیرون نمیومد. ریحانه هم بدون هیچ گونه تعارفی رفت تو اتاق امیر و مشغول بازی با اسباب بازیها شد. طهورا هم که تمام مدت ماشاالله عینهو رادیو در حال حرف زدن بود. کلا طهورا عین مامانش آدم اجتماعی و خوش حرفیه. تا قبل از افطار بچه ها با هم بازی کردن. قبل از اذان که سفره افطار رو گذاشتیم بچه ها نشستن و مامانی ِ ریحانه به طهورا و ریحانه غذا داد و امیر هم خودش خورد. شب موقع برگشتن هم باب...
نویسنده :
خاله مرمر
14:51